اسلام به روحیه آزادیخواهی ایرلندیها نزدیک است
|سرويس فرهنگ و هنر جوان آنلاين: هرچند رسانههای غربی با وارونه جلوه دادن حقیقت به دنبال تخریب و تحقیر اسلام هستند تا افکار عمومی را نسبت به این دین آسمانی و پیروانش بدبین کنند، اما از آنجا که با خاک پاشیدن به خورشید نمیتوان آن را خاموش کرد هربار شاهد هستیم که افراد اندیشمند در سراسر دنیا با تلنگری جذب حقانیت آن میشوند. «امنت جونز» که پس از تشرف به اسلام، نام احمد را بر خود گذاشت کارشناس ادیان از دانشگاه دوبلین ایرلند و کارشناس ارشد ارتباطات بین مذاهب است. او در تز دکترای خود تحقیقات جامعی درباره سلفیگری و وهابیت انجام داد که خواندنی است. فرصتی دست داد تا با ایشان گفتوگوی کوتاهی داشته باشیم.
نقطه عطف تشرف شما به اسلام چه بود؟
قرآن. باید به صراحت بگویم دلیل مسلمانی من قرآن است که در مقایسه با انجیل آن را جامع و کامل دیدم. وقتی اولین بار ترجمه آن را خواندم خیلی تحت تأثیر مفاهیم بکرش قرار گرفتم. شبهاتی داشتم که در قرآن جوابشان را پیدا کردم و همین اشتیاقم را به دین اسلام بیشتر کرد تا درباره آن بدانم. برای همین بعد از مطالعه و تحقیق زیاد تصمیم گرفتم آن را به عنوان دین خود انتخاب کنم.
زمانی که به مدرسه میرفتم یک همکلاسی عراقی داشتم که از خانوادهای شیعه بود. البته آن زمان من چیزی از شیعه و سنی نمیدانستم فقط تا این حد شناخت داشتم که او مسلمان است. مثل ما هرچیزی نمیخورد، حلال و حرام میکرد و در مواقعی خاص نماز میخواند. رفتارش برای من عجیب بود. در درس دینی یاد گرفته بودم اسلام دومین دین بزرگ دنیاست که جمعیت زیادی دارد و کتاب مقدس مسلمانان قرآن است. کمکم به واسطه دوستم تصمیم گرفتم درباره اسلام و کتاب دینی آنها قرآن بیشتر بدانم. هرچه بزرگتر شدم درباره قرآن و اسلام شناخت بهتری پیدا کردم. همین زمینهساز شد تا از دین مسیحیت به اسلام روی بیاورم و مسلمان شوم.
بله، چون دوست عراقیام مسلمان شیعه بود و اعمال شیعیان را انجام میداد از همان ابتدا با تشیع آشنا شدم. البته اوایل شناخت خیلی کمی داشتم. وقتی بزرگ شدم ترجمه نهجالبلاغه امام علی را خواندم که عزم و اراده من را بر پیوستن به مذهب تشیع قویتر و محکمتر کرد.
نهجالبلاغه کتابی پر از حکمت و اندرز است که برای هر کس قابل استفاده است البته در فرهنگ غربی هم کتابهایی از متفکران و فیلسوفانی داریم که حکمت و درسهای زیادی دارند، اما انصافاً مانند نهجالبلاغه کامل و جامع نیستند و جذابیت این کتاب باارزش را ندارند. نهجالبلاغه گنجینهای مهم در اسلام است که باید از آن به خوبی استفاده کنیم.
مسلماً خیلی نگران شدند، چون اخبار خوبی از اسلام منتشر نمیشود، ولی خدا را شکر مخالفتی نکردند و اعتقاد من را پذیرفتند. به نظر پدرم انتخاب دین امری شخصی است، چون بین مسیحیت و اسلام تشابهاتی وجود دارد. هر دو بعد معنوی دارند و خیالش راحت بود. از طرفی اخلاق و رفتار من هم بدتر نشده بود، بلکه بهتر از قبل هم شده بودم برای همین برایشان عجیب و نگرانکننده نبود و مانند سایر تازه مسلمانان دچار مشکل طرد خانواده نشدم.
بعضی من را مسخره میکردند ولی دوستان نزدیکم رابطهشان را با من قطع نکردند البته انجام کارهایی، چون نماز و روزه یا نخوردن برخی خوراکیها و نوشیدنیها برایشان عجیب بود. در هر حال همه مثل هم نیستند و برخوردها متفاوت است. باید در راه اسلام همه را تحمل کرد.
مقصد ایران یا عراق برایم فرقی نداشت، زیرا ابتدا فقط میخواستم به سرزمین اسلامی مهاجرت کنم تا بیشتر یاد بگیرم و شناختم بالا برود و در یک فضای اسلامی باشم. در ایرلند سفارت ایران بود. رفتم و ویزای ایران را گرفتم. وقتی تهران آمدم جالب است بدانید اولین بار به امامزاده زید در بازار قدیمی تهران رفتم. فضای بسیار معنوی آنجا روی من اثر زیادی گذاشت. خیلی حس و حال معنوی خوبی به من دست داد و من را به اهل بیت (ع) وصل کرد. از آن به بعد مشتاق زیارت امامزادهها شدم برای همین ایران ماندم تا فرصت زیارت امامزادهها را پیدا کنم.
بله، اسلام با روحیه آزادیخواهی ایرلندیها نزدیکی زیادی دارد به خصوص کتاب قرآن که با آزادیخواهی و عدالت مرتبط است. در واقع من هرچه بیشتر مفاهیم و مطالب آن را میخوانم بیشتر به دلم مینشیند و باعث قوت قلبم میشود. همانطور که میدانید مردم ایرلند دارای سابقه دیرینی در حوزه آزادیخواهی و مبارزه با استعمارگران انگلیسی هستند. ما سالهای طولانی تحت سلطه و ستم انگلیس بودیم. ایرلندیها هرگز اجازه نداشتند آزادانه عمل و از مذهب و باورهای خود پیروی کنند. انگلیسیها کاتولیک بودند و دین آنها در ایرلند هم رسمی بود. من وقتی قرآن را خواندم دیدم خداوند از آزادی انسانها و برابری و عدالت سخن گفته است. به همین دلیل خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم. مطمئن هستم این کتاب آسمانی برای مردم ایرلند بسیار شیرین و اثرگذار خواهد بود.
بله، تحقیقات جامعی داشتم و فهمیدم سلفیگری ریشه تاریخی دارد. اینکه ابن تیمیه تاجر بود و آن زمان مغولها به شامات حمله کرده و باعث خرابیهای زیادی شده بودند به طوری که تأثیر بدی روی او و زندگیاش گذاشته بود، لذا برای اولین بار در تاریخ فضایی ایجاد کرد تا یک مسلمان بتواند تکفیر کند و از سیستم علمای اهل سنت خارج شد و در اسلام تحریفاتی را به وجود آورد. متأسفانه شیخ الاسلام هم شد البته به دلیل فتنهانگیزی در اسلام او را به زندان انداختند. پیروان زیادی نداشت تا اثرگذاری داشته باشد، اما ۴۰۰ سال بعد محمدبن عبدالوهاب تفکرات او را احیا و به عنوان اندیشمندی اسلامی از او یاد کرد. به این ترتیب وهابیت ایجاد شد که به نوعی در ظهور و بروز داعش تأثیرگذار بود.